راهكارهاي قرآن براي تحكيم خانواده

پدیدآورحسین جواهری

نشریهروزنامه کیهان

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1246 بازدید
راهكارهاي قرآن براي تحكيم خانواده

حسين جواهري

فلسفه تشكيل خانواده

خانواده در آموزه هاي قرآني از مقام و جايگاه ارزشي والايي برخوردار است. خانواده نخستين مساله اي است كه پس از آفرينش انسان بدان اشاره شده است. قرآن پس از بيان چگونگي خلقت انسان به زوج و همسر آدم (ع) اشاره مي كند. در اين بخش به خوبي روشن مي شود كه زن و شوهر از سرنوشت مشتركي برخوردارند.
از همان آغاز آفرينش هر چيزي كه درباره حضرت آدم (ع) گزارش مي شود درباره همسرش نيز گفته مي شود و واژگان به گونه اي به كار برده مي شود كه خود نشان دهنده سرنوشت مشترك آنان است.
از اين رو مي توان گفت كه در بينش و نگرش قرآن، زن و شوهر به عنوان واحدي دانسته مي شوند كه در تصوير ذهني مي توان ميان آنان جدايي انداخت. تا زماني كه خانواده وجود دارد و زن و شوهري ميان دو شخص متحقق است سرنوشت واحد و قوانين مشترك بر آن حاكم مي باشد.
اگر در داستان هبوط انسان ما از هبوط آدم سخن مي گوييم از باب تسامح است؛ زيرا قرآن با چنين نگرشي به مساله نمي نگرد و بر اين نكته پا مي فشارد كه در همه جا زن و شوهر (خانواده) محل كلام و مساله بوده اند. خانواده مورد هجوم دشمنان بيرون از خانواده قرار مي گيرد و دشمن مي كوشد تا خانواده را متزلزل كند و آنان را با وسوسه هاي خويش دچار بدبختي و شقاوت ابدي كند. ضرباتي كه به خانواده از سوي دشمن بيرون زده مي شود موجب مي شود تا انسان به شكل خانواده (و نه آدم تنها) هبوط كند.
در همان آغاز آفرينش انسان از زن و مرد سخن به ميان نمي آيد بلكه از مرد و همسرش سخن گفته مي شود تا اين معنا القا شود كه از همان آغاز آفرينش خانواده است كه شكل مي گيرد و بر خلاف تصور رايج بايد گفت كه خانواده نخستين مساله تاريخ بشري بوده است.
به سخن ديگر، قرآن هرگز پس از بيان آفرينش آدم (ع) از زن به عنوان ماهيتي جدا از مرد سخن نمي گويد بلكه از مردي به عنوان شوهر و از زني به عنوان همسر سخن مي گويد. اين گونه نيست كه در يك فرآيندي دختري وجود داشت كه به صورت زني متحول شده و خانواده ايجاد شده است؛ بلكه از همان آغاز سخن از خانواده اي است كه زوجه و همسرش از خود مرد خانواده پديد آمده است؛ زيرا خداوند در آيه 189 سوره اعراف از نفس واحد و يگانه اي سخن مي گويد كه همسرش را از آن آفريده است. بنابراين نخستين خانواده با زني پديد مي آيد كه خود بخشي از وجود مرد آن خانواده بوده است و زماني و لحظه اي تصور نشده است كه زني بدون مردي بوده باشد.
قرآن فلسفه و هدف از تشكيل خانواده (همسري از جنس آدم براي وي خلق كردن) را ايجاد بستري براي آرامش وي برمي شمارد تا در مرد در كنار همسرش (زن) آرامش يابد.
به سخن ديگر، مرد بي زن و همسر از چيزي رنج مي برد كه عبارت از فقدان آرامش است. هر مردي تنها با همسرش مي تواند به اين آرامش دست يابد. (روم آيه 21 و اعراف آيه 189) به نظر مي رسد كه در تحليل قرآني اين مردان هستند كه نياز به همسري براي كسب آرامش دارند و شدت اين نياز در مردان فراتر از زنان است و دست كم زنان براي دست يابي به آرامش به شوهري نياز كم تري احساس مي كند. از اين رو همواره از نياز مردان به همسران سخن رفته و بر آن تاكيد شده است. (همان).
بنابراين مي توان گفت كه در تحليل قرآن از روان شناسي مردان به اين نكته توجه داده مي شود كه مردان موجوداتي هستند كه نياز عاطفي و روحي ايشان از راه همسرگزيني و در كنار همسران برآورده مي شود. در برابر قرآن به اين مطلب نيز اشاره مي كند كه زنان وابستگي خاص به مردان دارد كه از آن به قواميت تعبير مي شود. به اين معنا كه زنان موجوداتي وابسته هستند كه نيازمند شوهري به عنوان تكيه گاه مي باشند. زن نه براي دست يابي به آرامش بلكه براي رسيدن به قواميت و شكل كامل يابي نياز به شوهري دارد تا بر او تكيه كند و سر پا بيايستد. شوهر براي زن در حكم ستوني است كه بدان تكيه مي كند و معنا و مفهوم مي يابد.
در آيات قرآني نياز شوهر و همسر به دسته بخش مي شود. دسته اي كه از نظر محتوا مختلف و متفاوت است همانند نياز شوهر به همسر براي دست يابي به آرامش و نياز همسر به شوهر براي معنايابي كه از آن به قوام ياد مي شود.
دسته دوم نيازهايي است كه همانند هم هستند و مي توان گفت كه به نوعي هم پوشي دارند.
قرآن در آيه 187 سوره بقره به لباس بودن زن و مرد براي يك ديگر سخن به ميان مي آورد و مي فرمايد: نسائكم هن لباس لكم و انتم لباس لهن؛ زنانتان براي شما جامه و پوشش هستند و شما نيز پوشش آنان هستيد.
با توجه به كاركردهايي كه قرآن براي پوشش و لباس برمي شمارد مي توان به مواردي چون حفاظت از گرما و سرما، پوشش عيب ها و بخش هاي زشت و ناپسند (به تعبير قرآني سواه)، آرايش و تزيين و مانند آن گفت كه همسران مي بايست نسبت به يك ديگر چنين حالتي را پديد آورند. از اين رو مي بايست افزون بر ايجاد آرامش و امنيتي را براي يك ديگر پديد آورند و به حفاظت از جان و مال و عرض هم بپردازند و از هرگونه تعرض بيرون حفظ و محافظت نمايد.
از همين رو قرآن از ديگر كاركردهاي خانواده را حفظ و نگه داري اسرار خانوادگي از ديگران و حتي از ديگر اعضاي خانواده است. (تحريم آيه 3 و 4).
از سوي ديگر مي بايست عيب ها و زشتي هاي يكديگر را بپوشانند كه يكي از اين عيب ها هجوم شهوات است كه با ارضاي جنسي از راه مشروع پوشانده مي شود و به شكل طغيان در جامعه بروز و ظهور نمي كند.
زن و شوهري كه نتوانند يك ديگر را ارضا كنند و نيازهاي جنسي يك ديگر را برطرف سازند، موجب مي شوند تا طرف مقابل براي ارضاي غرايز طبيعي به رفتارهاي خطرناك و بيرون از چارچوب خانواده رو آورد.
از ديگر كاركردهاي خانواده و زن و شوهر نسبت به هم آراستن يك ديگر است؛ از آن جايي كه سرنوشت مشتركي دارند هرگونه رفتار پسنديده از يكي موجب مي شود تا ديگر نيز بدان آراسته شود.
زن و شوهر يك ديگر را مي آرايند و تزيين مي كنند. از ديگر اهداف و فلسفه پديداري خانواده در نگرش قرآن توليد نسل است. البته اين كاركرد در مرحله دوم از اهميت قرار مي گيرد؛ زيرا آن چه اساس خانواده را شكل مي بخشد حضور فرزندان نيست بلكه توليد نسل و بقاي آن مساله دوم تشكيل خانواده است. تاكيد بسيار قرآن بر مساله تشكيل خانواده براي دست يابي به آرامش نشان مي دهد كه عنصر آغازين و اساسي در تشكيل آن دست يابي به آرامش است و توليد نسل و فرزند داري مساله دوم و هدف بعدي از ايجاد خانواده است.

آرامش درخانواده

قرآن همان گونه كه به مسئله آرامش جويي مرد از زن پرداخته است. در تحليل كامل به مساله مورد نياز مرد به همسر براي دست يابي به آرامش را تبيين كرده و به مساله ايجاد آرامش درخانواده نيز اشاره مي كند و با بيان مناسبات سالم ميان زن و شوهر راهكارهاي دست يابي به آرامش درخانواده را تبيين مي كند.
قرآن با اشاره به مسايل عاطفي موجود در ميان زن و شوهر و نيز والدين و فرزندان بر عنصر عاطفه تاكيد كرده و از زن و شوهر و فرزندان مي خواهد كه روابط ميان خود را در خانواده بر پايه اصولي عاطفي سامان دهند.
در تحليل قرآني، انسان بيش از هر چيزي به مسايل عاطفي و روحي و رواني توجه دارد. از اين رو در تعريف سعادت و خوشبختي اگر دو مولفه و عنصر آرامش و آسايش را مطرح سازيم عنصر آرامش در درجه و مرتبه نخست قرار مي گيرد. بنابر اين عنصر روانشناسي همواره بر عناصر ديگر چون عنصر اقتصادي و يا جامعه شناسي مقدم است. انسان پيش از آن كه درجست وجوي امري ديگري باشد از تشكيل خانواده و همسرگزيني مي خواهد به آرامش دست يابد. مسايل عاطفي و عشقي به خوبي نشان مي دهد كه پايه اصلي تشكيل خانواده است و مسايل ديگر در مرتبه و درجه بعدي قرارمي گيرند.
برپايه اين تحليل است كه آموزه هاي قرآني آرامش در محيط خانواده و مناسبات ميان زن و شوهر و نيز پايداري آن را در پـرتو مودت و مهرباني ميان زن و شوهر مي داند (روم آيه 21) بنابر اين مرد و زن مي بايست نخست به عنصر عاطفي و رواني مودت (نوعي عشق و محبت) و مهرباني (رحمت) دست يابند. در سايه سار محبت و رحمت است كه خانواده مي تواند پايدار و برقرار بماند و با از ميان رفتن هر يك از اين عناصر خانواده دچار بحران مي شود. عشق و محبت است كه ميان زن و شوهر از نظر عاطفي ارتباط برقرار مي سازد و رحمت و مهرباني است كه آن را تحكيم مي بخشد و استوار مي سازد. رحمت به معناي آن است كه شخص نسبت به ديگري مهرباني كند و واكنش هاي تند و خشن از خود بروز ندهد.
احسان و نيكوكاري نيز در همين حوزه معنا و مفهوم مي يابد. به اين معنا كه زن و شوهر نسبت به يك ديگر اگر از راه عشق و رحمت و مودت و دوستي و مهرورزي در آيند نسبت به يك ديگر احسان مي كنند و فراتر از عدالت به مسايل مي نگرد. اصولا اگر عدالت امري پـسنديده است و مي تواند خانواده و جامعه را قوام بخشد احسان آن را استحكام دو چندان مي بخشد؛ زيرا عدالت ناظر به عنصر عقلي بشر است و احسان و رحمت و مودت ناظر به عنصر عاطفي و احساس بشر است.
بي گمان در روابط خانوادگي و حتي اجتماعي اين عنصر عاطفي و احساسي است كه حرف اول را مي زند (نساء آيه 158) زيرا حضور رحمت و محبت و احسان درخانواده موجب مي شود تا عناصر فرومايگي و بخل و نشوز و عدم تمكين و مانند آن از محيط خانواده رخت بربندد. (همان)

عوامل اختلافات خانوادگي

با توجه به مطالب پيش گفته دانسته شد كه فقدان آرامش، مودت، عشق و مهرباني، رحمت و احسان و نيكوكاري در خانواده مي تواند از مهم ترين عوامل ايجاد اختلافات خانوادگي باشد.
درآيات قرآني به مسايل اختلافي خانواده به گونه اي اشاره مي شود كه بيانگر فقدان هر يك از آنان در محيط خانواده است. از جمله مساله نشوز (نساء آيه 34) و اعراض همسران (نساء آيه 128) بخل و عدم گذشت (همان) و نيز مساله دشمني بيروني كه به شكل سحر خودنمايي مي كند (بقره آيه 102)
از آن جايي كه خانواده مي بايست برپايه عفت و پـاكدامني (نساء آيه 25 و مائده آيه 5 و نور آيه 3) و نيز سخنيت و هم كفو بودن در اعتقادات، باورها و ايمان (بقره آيه 22 و نيز نساء آيه 25) شكل گيرد، فقدان هر يك از اين ها مي تواند خانواده را دچار مشكل سازد. از اين رو پيشنهاد شده است كه آغاز خانواده اي شكل گيرد كه از اين مسائل برخوردار بوده و حسن تفاهم در اين امور در ميان زن و مرد وجود داشته باشد.حال اگر اين امور نباشد مي تواند با كوچك ترين مساله به آن دامن زده شود و اختلافات جزيي تشديد گردد.
بنابر اين قرآن با بيان عناصر عاطفي و تقويت آن مي كوشد تا حد امكان خانواده را حفظ كند. از اين رو بر عناصر جذب و جلب محبت تاكيد مي ورزد و بر مولفه هايي چون عفو و گذشت و مهرباني و احسان و نيكوكاري فراتر از عدل پا مي فشارد.
رجوع به حكميت از ديگر راهكارهايي است كه قرآن براي رهايي از اختلافات ميان اعضاي خانواده و زن و شوهر پيشنهاد مي دهد. حكم كسي است كه براي فصل خصومت دو طرف نزاع برگزيده مي شود. (قاموس فقهي، عربي، ص 96) و حكميت در حقيقت عبارت است از فصل خصومت به واسطه يك يا چند نفر به شكل خاص كه بيرون از چارچوب هاي روش داوري و قضاوت در دادگاه هاي رسمي است و در آن برعناصري چون محبت و گذشت و مصالحه تاكيد مي شود.
قرآن براي جلوگيري از افزايش تنش هاي خانوادگي پـيش آمده دستور مي دهد كه داوراني از خانواده زن و شوهر از سوي خانواده هاي آنان انتخاب و برگزيده شوند تا ميان آنان حكميت كند. (نساء 35) اين مساله آن اندازه مهم و قابل توجه است كه خداوند به حاكم دستور مي دهد كه اگر اختلافات تشديد شده است خود از ميان خانواده آنان حاكماني برگزيند و مساله حكميت را اصل در داوري خانوادگي قرار دهد و مساله را به شكل رسمي در دادگاه مطرح نسازد.
بنابر اين هم بر خانواده هاست كه از مساله حكميت پيروي كنند و هم حكومت ها مي بايست تا حد توان از حكميت براي امور خانوادگي رسيدگي كند و از ارجاع پرونده به شكل رسمي به دادگاه پرهيز كند. (همان)
هدف حاكمان مي بايست تشويق زن و شوهر به حل اختلاف و اصلاح ميان آن دو باشد و در رفع مشكل آنان بكوشد (همان)

مقالات مشابه

حکم ازدواج با زنان اهل کتاب در قرآن کریم.

نام نشریهقرآن، فقه و حقوق اسلامی

نام نویسندهعلی عندلیبی, رضا عندلیبی

سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم(ع)

نام نشریهپژوهشنامه معارف قرآنی

نام نویسندهعنایت‌الله شریفی, مهرعلی لطفی

کنترل جمعیت در جوامع اسلامی از منظر فقه امامیه

نام نشریهبلاغ مبین

نام نویسندهمسعود جهاندوست دالنجان

توليد مثل

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهحمید بیگ‌زاده جلالی